«اجل معلّق»؛ اثری ترکیبی از کمدی سیاه، تعلیق و موقعیتهای غیرمنتظره که تلاش میکند در مرز مرگ و زندگی، طنز را جدی بگیرد. این سریال از پلتفرم روبیکا (کلیک کنید) بهصورت رایگان و بدون نیاز به اشتراک در دسترس کاربران قرار گرفته است.
در تاریخ سینما، برخی شخصیتها تنها قهرمانانی روی پرده نیستند؛ بلکه بدل به رمزهایی فرهنگی میشوند، حافظهای مشترک از تخیل و هیجان. ایندیانا جونز بیشک یکی از آنهاست. با کلاهی که همیشه روی سر دارد، شلاقی که همانقدر که ابزار است، امضا هم هست، و شخصیتی که همزمان باهوش، بیپروا، و ناتمام است؛ او نه فقط یک باستانشناس است، بلکه استعارهای است از عطش کشف، از شهامت در برابر ناشناختهها، و از آن میل انسانی به رمزگشایی از جهان.
روبیکا روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ میزبان جمعی از دانشجویان مهندسی صنایع دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی بود. این بازدید با همکاری آکادمی همراه اول و برنامهریزی واحد منابع انسانی روبیکا برگزار شد. هدف از این رویداد ایجاد ارتباط مؤثر با بدنه دانشگاهی کشور و تقویت پیوند میان صنعت فناوری و مراکز علمی بود.
پدرام پورامیری، کارگردانی که پیشتر در فضای ملتهب درامهای اجتماعی مانند جاندار یا روایتهای اقلیمیتر چون یادگار جنوب شناخته شده بود، در «صددام» مسیر تازهای را تجربه میکند. این بار او سراغ ژانری رفته که کمتر در سینمای ایران با جدیت و جسارت به آن پرداخته شده؛ کمدی سیاسی. ترکیب فضای واقعگرایانهی دهه شصت با موقعیتی ابزورد و شخصیتهایی در لبهی کاریکاتور، نشان میدهد که پورامیری از فضای آشنای درام فاصله گرفته تا در یک میدان لغزنده و ناآزموده، دست به تجربه بزند. نتیجه، فیلمی است که هم ریسک کرده و هم در برخی لحظات، بهوضوح از کنترل کارگردان خارج شده است.
در میان نویسندگان قرن بیستم، کمتر کسی را میتوان یافت که زندگیاش بهاندازهی آثارش روایتپذیر باشد. ارنست همینگوی، نویسندهی مردان خاموش، قهرمانان زخمی، و شکستهایی باوقار، از آن چهرههایی است که مرز میان زندگی و نوشتن را پاک کرده بود. او در جبهههای جنگ زخمی شد، در کافههای پاریس نوشت، در میدان گاوبازی تماشا کرد و در دل طوفان دریا با شخصیتهایش جنگید. برای همین است که داستانهایش همیشه بوی خون، نمک، دود و سکوت میدهند.
برای بسیاری از مخاطبان ایرانی، نخستین مواجهه با انیمه نه از مسیر جشنوارههای جهانی یا پلتفرمهای تخصصی، بلکه از قاب تلویزیون ملی شکل گرفت. در دهههای ۶۰، ۷۰ و اوایل ۸۰ خورشیدی، انیمههایی چون فوتبالیستها (Captain Tsubasa)، هاچ زنبور عسل، بل و سباستین، مارکو و آن شرلی نهتنها سرگرمیهای خاطرهانگیزی بودند، بلکه بخشی از زیست فرهنگی نسلی را شکل دادند که بدون دانستن نام «انیمه»، در حال تماشای آن بودند.
کیف پول دیجیتال روبیکا، یکی از کاربردیترین قابلیتهای این سوپراپلیکیشن همهکاره است. با استفاده از کیف پول روبیکا، دیگر نیازی نیست برای هر پرداختی سراغ کارت بانکی یا درگاههای مختلف بروید؛ کافی است یکبار کیف پول خود را شارژ کنید و بعد، خیلی سریع و بدون نیاز به وارد کردن اطلاعات کارت، پرداخت را انجام دهید.
«هر کسی قهرمان خودش را دارد... و هر کسی هیولایی درون خودش.» این جمله را لوکی در لحظهای از سریال میگوید؛ جملهای که شاید خلاصهای از تمام آن چیزی باشد که این شخصیت پیچیده را در اسطورهها، کمیکها و دنیای سینمایی مارول بازنمایی میکند. لوکی نه تنها یکی از دشمنان اصلی تور، بلکه یکی از محبوبترین چهرههای خاکستری در تمام دنیای مارول است؛ شخصیتی که میان خیر و شر، هویت و بیهویتی، خانواده و طردشدگی معلق مانده است.
سریال «وحشی»، جدیدترین اثر هومن سیدی با داستانی الهامگرفته از یک ماجرای واقعی، از ۲۵ فروردین در پلتفرم روبیکا به نمایش درآمده و در همان قسمتهای نخست، توجه گسترده مخاطبان را به خود جلب کرده است.