تماشای «سووشون» در روبیکا؛ جهان سیمین دانشور در قاب تصویر

سریال «سووشون» بیش از آنکه یک تولید تازه در شبکه نمایش خانگی باشد، بازآفرینی یکی از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات معاصر ایران است. رمانی که سیمین دانشور بیش از نیم‌قرن پیش نوشت و همچنان جایگاه ویژه‌ای در حافظه فرهنگی ایرانیان دارد. «سووشون» نه‌تنها نخستین رمان بلند نوشته‌شده توسط یک زن ایرانی است، بلکه اثری است که توانست نگاهی تازه به ادبیات داستانی بیاورد؛ نگاهی که در آن زندگی روزمره، دغدغه‌های زنانه و حوادث بزرگ تاریخی در هم تنیده می‌شوند.

در دل این رمان، شخصیت «زری» به‌عنوان زنی تحصیل‌کرده و خانواده‌دوست قرار دارد که می‌کوشد در میان فشارهای اجتماعی و سیاسی، زندگی و آرامش خانواده‌اش را حفظ کند. در مقابل، همسرش «یوسف» چهره‌ای استوار و آرمان‌گراست که نمی‌خواهد تسلیم اشغالگران و بی‌عدالتی‌های دوران شود. تقابل این دو نگاه، محور اصلی داستان است.

نرگس آبیار با ساخت سریال «سووشون» تلاش کرده این جهان داستانی را با زبانی تصویری بازآفرینی کند. نتیجه، اثری است که بیننده را به شیراز دهه ۲۰ شمسی می‌برد؛ شهری که در میانه جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای متفقین، روزهای پرالتهابی را پشت سر می‌گذاشت. طراحی صحنه و لباس با جزئیاتی دقیق، بازسازی مکان‌ها و استفاده از نور و رنگ، به مخاطب این حس را می‌دهد که به‌راستی در دل همان روزگار ایستاده است.

بازیگران سریال نیز نقشی اساسی در جان گرفتن این روایت دارند. شخصیت‌ها به شکلی پرداخت شده‌اند که بیننده بتواند کشمکش‌های درونی آن‌ها را حس کند؛ از تردیدها و ترس‌های زری گرفته تا صلابت و سرسختی یوسف. همین بازی‌های قوی، به همراه قاب‌بندی‌های شاعرانه و استفاده از موسیقی متناسب، تجربه‌ای احساسی و پرکشش را شکل داده است.

اهمیت «سووشون» در این است که فراتر از یک روایت تاریخی صرف حرکت می‌کند. همان‌طور که رمان دانشور سال‌ها پیش توانست از خلال زندگی یک خانواده به پرسش‌های کلان درباره آزادی، وطن و مسئولیت اجتماعی بپردازد، سریال هم همین پرسش‌ها را در قالب تصویر دوباره مطرح می‌کند. این اقتباس در حقیقت تلاشی است برای زنده نگه‌داشتن حافظه جمعی، برای بازخوانی رمانی که همچنان می‌تواند با مخاطب امروز گفت‌وگو کند.

تماشای «سووشون» فرصتی است برای بازدید دوباره از یکی از درخشان‌ترین متون ادبی ایران، اما این بار با زبان تصویر و روایت سینمایی. تجربه‌ای که هم علاقه‌مندان به ادبیات را مجذوب می‌کند، و هم می‌تواند نسل تازه‌ای از مخاطبان را با جهان داستانی سیمین دانشور آشنا سازد.

شما می‌توانید سریال «سووشون» را همین حالا در سرویس فیلم و سریال روبیکا (کلیک کنید) بدون نیاز به خرید اشتراک تماشا تماشا کنید.

فیلم «فرمول یک»؛ درام ورزشی با بازی جذاب آقای پیت!
فرمول یک فقط یک مسابقه نیست؛ نمایش مرگ و زندگی روی خطی باریک از آسفالت داغ است. جایی که ماشین‌ها با سرعتی غیرقابل تصور می‌غُرند، صدای لاستیک‌ها مثل موسیقی آدرنالین در گوش می‌پیچد و هر پیچ می‌تواند سرنوشت راننده‌ای را تغییر دهد. همین هیجان خام و پرخطر است که فرمول یک را از یک ورزش ساده فراتر می‌برد و آن را به روایتی سینمایی بدل می‌کند؛ روایتی که در آن قهرمانی، تکنولوژی و اراده‌ی انسانی در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.
۱۰ کمدی ماندگار سینمای ایران؛ فتح گیشه با خلق ارزش (بخش اول)
در تاریخ سینمای ایران، کمدی همیشه یکی از محبوب‌ترین ژانرها بوده؛ ژانری که می‌تواند هم سرگرم کند و هم آینه‌ای از جامعه باشد. اما همه‌ی کمدی‌ها شبیه هم نیستند. بعضی آثار، با شوخی‌های سطحی و لودگی کوتاه‌مدت، تنها چند خنده‌ی لحظه‌ای به تماشاگر می‌دهند و خیلی زود فراموش می‌شوند. در مقابل، فیلم‌هایی هم هستند که با خلق موقعیت‌های دقیق، شخصیت‌های باورپذیر و نقد اجتماعی هوشمندانه، به اثری ماندگار تبدیل شده‌اند؛ فیلم‌هایی که هم در گیشه موفق بودند و هم در ذهن و زبان مردم باقی مانده‌اند.
۱۰ کمدی ماندگار سینمای ایران؛ فتح گیشه با خلق ارزش (بخش دوم)
اگر دهه شصت و هفتاد را دوران شکل‌گیری و تثبیت کمدی‌های اجتماعی در سینمای ایران بدانیم، دهه هشتاد نقطه اوج و تنوع این ژانر بود. فیلمسازان در این دوره، جسارت بیشتری پیدا کردند و کمدی را از سطح شوخی‌های روزمره فراتر بردند؛ بعضی به سراغ موقعیت‌های تاریخی و سیاسی رفتند، برخی کمدی‌های موزیکال را آزمودند و عده‌ای هم تضادهای فرهنگی و طبقاتی را دستمایه خنده و نقد قرار دادند. نتیجه، آثاری شد که هم توانستند تماشاگر عام را بخندانند و هم نگاه نقادانه‌ای به جامعه داشته باشند. از همین نقطه است که «سن‌پترزبورگ» به عنوان یکی از کمدی‌های متفاوت و هوشمندانه، آغازگر نیمه دوم فهرست ما می‌شود.
خرید کن، امتیاز جمع کن، طلا ببر!
گاهی کوچک‌ترین کارهای روزمره، می‌توانند بزرگ‌ترین شگفتی‌ها را رقم بزنند. گرفتن یک بسته اینترنت، خرید یک بلیت سینما یا حتی سفارش یک وعده غذا؛ همه این‌ها می‌توانند شما را به طلا نزدیک کنند. این همان ماجرایی است که در کمپین تازه روبیکا و ملی‌گلد در جریان است.