فیلم بهشت (Eden)؛ برای رویایی نافرجام!
بیش از یک قرن پیش، کشتی بیگل با داروین جوان به جزایر گالاپاگوس رسید. جایی دورافتاده، پوشیده از ساکنان پوشش گیاهی بکر و موجودات عجیب و غریب که بعدها زیربنای نظریه تکامل شد. نظریه‌ای که از دل مشاهده‌ زندگی در انزوا زاده شد؛ از میان تفاوت‌های ریز و اما تعیین‌کننده. گالاپاگوس، از آن پس به استعاره‌ای از جدال بقا، دگردیسی و پیچیدگی طبیعت انسان بدل شد.
«پیرپسر»؛ ماندگار در سینمای ایران
در میان فیلم‌هایی که هر سال در سینمای ایران ساخته می‌شود، تعداد آثاری که با جسارت فرمی و محتوایی بیرون از الگوهای معمول ساخته شوند، انگشت‌شمار است. پیرپسر یکی از همان استثناهاست؛ فیلمی که نه صرفاً برای گیشه ساخته شده و نه برای جشنواره، بلکه انگار از دل یک دغدغه‌ جدی آمده و تلاش کرده در فرم، روایت و تصویر، چیزی بیشتر از «معمول» باشد. فیلم در میانه سینمای ایران ایستاده اما شبیه آن نیست؛ یک درام روان‌کاوانه، تیره، و از نظر بصری جسور، که ریشه در جهان درونی شخصیت‌هایش دارد.
سرویس غذای روبیکا؛ از ثبت سفارش تا دریافت در خانه
در واپسین سال‌های قرن نوزدهم، رستوران‌های لندن برای نخستین‌بار خدمات ارسال غذا به خانه را امتحان کردند؛ خدماتی محدود، عمدتاً در همان طبقه و با دامنه‌ای بسیار محلی. اما همین گام کوچک، آغازی بود برای شکل‌گیری تجربه‌ای تازه در فرهنگ غذا خوردن. با گذر زمان، این تجربه تکامل یافت؛ از فاکس‌کردن سفارش و تماس‌های تلفنی، تا امروز که تنها با چند لمس در یک اپلیکیشن، مسیر سفارش تا تحویل غذا به سادگی و دقت طی می‌شود. در جهانی که سرعت، تنوع و راحتی سه ضلع اصلی انتخاب‌اند، سفارش اینترنتی غذا دیگر گزینه‌ای حاشیه‌ای نیست؛ بخشی از زیست‌ روزمره ما است.
فصل سوم «بازی مرکب» در روبیکا/ پایانی فراموش‌نشدنی!
انتشار فصل سوم «بازی مرکب» برای بسیاری پایان یک سفر نفس‌گیر است؛ سفری که با فصل اول آغاز و صحنه رقابتی مرگبار آغاز شد و در فصل دوم با شورش و خشم بیشتری ادامه یافت. اکنون فصل سوم این سریال آمده تا این داستان را به پایان برساند؛ پایانی که ما را دوباره روی صندلی‌ میخ‌کوب می‌کند و سوال‌هایی اخلاقی، سیاسی و انسانی‌ را در ذهن ما به وجود می‌آورد.
سه‌شنبه‌های نیم‌بها با کمدی‌های پرفروش
در روزگاری که واقعیت از هر سو هجوم می‌آورد، از اخبار و خیابان گرفته تا قیمت‌ها و گفتگوهای روزمره، یافتن لحظه‌ای فاصله از این هیاهو، به امری ضروری تبدیل شده است. گاهی آدمی فقط به مکانی نیاز دارد تا برای مدتی کوتاه، از خود و جهان اطرافش کنار بکشد. جایی تاریک، آرام و بی‌ادعا که بتوان در آن نشست، تماشا کرد و نفس کشید.
تماشای «اجل معلق» در روبیکا/ کمدی با طعم مرگ!
«اجل معلّق»؛ اثری ترکیبی از کمدی سیاه، تعلیق و موقعیت‌های غیرمنتظره که تلاش می‌کند در مرز مرگ و زندگی، طنز را جدی بگیرد. این سریال از پلتفرم روبیکا (کلیک کنید) به‌صورت رایگان و بدون نیاز به اشتراک در دسترس کاربران قرار گرفته است.
ایندیانا جونز؛ افسانه‌ای با شلاق، کلاه و قلبی پر از ماجراجویی
در تاریخ سینما، برخی شخصیت‌ها تنها قهرمانانی روی پرده نیستند؛ بلکه بدل به رمزهایی فرهنگی می‌شوند، حافظه‌ای مشترک از تخیل و هیجان. ایندیانا جونز بی‌شک یکی از آن‌هاست. با کلاهی که همیشه روی سر دارد، شلاقی که همان‌قدر که ابزار است، امضا هم هست، و شخصیتی که هم‌زمان باهوش، بی‌پروا، و ناتمام است؛ او نه فقط یک باستان‌شناس است، بلکه استعاره‌ای‌ است از عطش کشف، از شهامت در برابر ناشناخته‌ها، و از آن میل انسانی به رمزگشایی از جهان.
روبیکا؛ میزبان نخبگان آینده‌ساز دانشگاه خواجه‌نصیرالدین طوسی
روبیکا روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ میزبان جمعی از دانشجویان مهندسی صنایع دانشگاه خواجه‌نصیرالدین طوسی بود. این بازدید با همکاری آکادمی همراه اول و برنامه‌ریزی واحد منابع انسانی روبیکا برگزار شد. هدف از این رویداد ایجاد ارتباط مؤثر با بدنه دانشگاهی کشور و تقویت پیوند میان صنعت فناوری و مراکز علمی بود.
«صددام»؛ یک کمدی سیاسی در میانه هنر و گیشه!
پدرام پورامیری، کارگردانی که پیش‌تر در فضای ملتهب درام‌های اجتماعی مانند جان‌دار یا روایت‌های اقلیمی‌تر چون یادگار جنوب شناخته شده بود، در «صددام» مسیر تازه‌ای را تجربه می‌کند. این بار او سراغ ژانری رفته که کمتر در سینمای ایران با جدیت و جسارت به آن پرداخته شده؛ کمدی سیاسی. ترکیب فضای واقع‌گرایانه‌ی دهه شصت با موقعیتی ابزورد و شخصیت‌هایی در لبه‌ی کاریکاتور، نشان می‌دهد که پورامیری از فضای آشنای درام فاصله گرفته تا در یک میدان لغزنده و ناآزموده، دست به تجربه بزند. نتیجه، فیلمی است که هم ریسک کرده و هم در برخی لحظات، به‌وضوح از کنترل کارگردان خارج شده است.