
در میان نویسندگان قرن بیستم، کمتر کسی را میتوان یافت که زندگیاش بهاندازهی آثارش روایتپذیر باشد. ارنست همینگوی، نویسندهی مردان خاموش، قهرمانان زخمی، و شکستهایی باوقار، از آن چهرههایی است که مرز میان زندگی و نوشتن را پاک کرده بود. او در جبهههای جنگ زخمی شد، در کافههای پاریس نوشت، در میدان گاوبازی تماشا کرد و در دل طوفان دریا با شخصیتهایش جنگید. برای همین است که داستانهایش همیشه بوی خون، نمک، دود و سکوت میدهند.