حسن فتحی پس از دو اثر درخشان و ماندگار «شهرزاد» و «جیران» در شبکه نمایش خانگی، این بار با یک ژانر و موضوع نو در تاریخ تلویزیون ایران، به دنیای سریالسازی بازگشته است. پیش از این کمتر به یاد میآوریم که در ایران سریالی در ژانر وحشت ساخته شده باشد و میتوان گفت که تمامی آن نمونههای انگشتشمار نیز ضعیف بودهاند و با نظرات منفی بینندگان و منتقدان تلویزیون مواجه شدهاند. در چنین شرایطی حسن فتحی در اقدامی شجاعانه به سراغ این ژانر رفته و «ازازیل» را تحت عنوان یک درام جنایی و ترسناک ساخته است.
ازازیل علاوه بر کارگردانی حسن فتحی، از بازیگرانی مطرح و مشهوری مانند پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان، پیمان معادی، علی مصفا و ... نیز بهره میبرد و چنین نکاتی باعث شده تا انتظار مخاطبان و منتقدان از این اثر بالا برود. در ادامه به بررسی این میپردازیم که با گذشت پنج قسمت، ازازیل تا چه اندازه توانسته در حد و اندازه نام دستاندکارانش عمل کند.
آقای کاراگاه و پرونده وحشت
داستان از یک قتل وحشتناک آغاز میشود و سپس ما را به تولدی عجیب میبرد و در میانه این تولد، قتلی دیگر در جایی دیگر از شهر را به تصویر میکشد. فردای این شب یکی از مهمانان تولد مفقود میشود. به نظر میرسد این سه اتفاق به یکدیگر ربط دارند و کاراگاه بهروز شریفی (پیمان معادی) کسی است که باید این نقاط را به یکدیگر متصل کند و این گرهها را باز کند...
باید بترسید!
همان طور که پیش از این گفته شد، سریال جدید حسن فتحی خود را در قامت یک سریال ترسناک معرفی کرده است و تبلیغات این سریال، پیش از شروع آن نیز بر این نکته تایید میکرد؛ اما آیا ازازیل توانسته احساس ترس و وحشت را به مخاطب القا کند؟
در ترسناک بودن یک اثر تلویزیونی یا سینمایی دو فاکتور موثر وجود دارد؛ داستان و فضایی که کارگردان خلق میکند. برای قضاوت درباره نکته اول زود است؛ داستان همچنان در حال شکل گرفتن است و برای ارزیابی باید بیشتر صبر کرد. اما درباره فضای سریال میتوان گفت که نقاط ضعف بیشتری نسبت به نقاط قوتش وجود دارد.
اولین نکته منفی که میتوان به آن اشاره کرد، حرکات دوربین و قابهای عجیب بیش از حد است. ازازیل دائما در حال تلاش است تا با حرکتهای ناگهانی دوربین، مخاطب را بترساند؛ اما واقعیت این است که چرخشهای سریع و دوربین روی دست بیش از آن که حس ترس را القا کند، باعث سرگیجه و سردرگمی میشود. قابهای کج و نامانوس هم به ایجاد فضای ترسناک کمکی نکرده است و بیشتر باعث احساس بینظمی در مخاطب میشود.
علی رغم این که موسیقی در این سریال بسیار تلاش کرده تا به خلق فضای رعبآور کمک کند، اما کافی نبوده و در نهایت موفق نشده است. موسیقی متن اثر به تنهایی کار قابل توجهی است، اما به علت ضعفهایی که در دکوپاژ و تدوین وجود دارد، نمیتواند قدرت و اهمیت خود را نشان دهد.
در مجموع به نظر میرسد که حسن فتحی تمام تلاش خود را کرده تا با استفاده از المانهای صحنه، دوربین و صدا اثر خود را وحشتآفرین کند. اما شاید به علت نبود تجربه کافی در این سبک از سریالسازی، ازازیل نتوانسته آن گونه که انتظار میرفت ترسناک و دلهرهآور باشد.
داستانسرایی؛ هنر حسن فتحی
اگر به آثاری که حسن فتحی پیش از این ساخته است نگاه کنیم، میبینیم که این کارگردان در هیچ کاری به اندازه داستانسرایی و خلق درام تبحر ندارد. «شب دهم، «مدار صفر درجه»، «شهرزاد» و «جیران» نمونهای از آثار فتحی است که با تکیه بر داستانشان توانستند توجه و نظر مثبت مخاطبان را جلب کنند. ازازیل نیز از این هنر کارگردانش بینصیب نمانده و به نظر میرسد علیرغم نقاط ضعفش، همچنان توانسته با تکیه بر قصهاش مورد توجه بینندگان قرار گیرد.
داستان ازازیل اگرچه باتوجه به سبک و سیاق خاص خودش تا قسمت چهارم هنوز شکل نگرفته بود، اما قسمت پنجم یک شروع قدرتمند بود برای داستانی که میتواند مخاطب را میخکوب کند. در قسمت پنجم تکههای مختلف پازلی که در چهار قسمت قبلی دیده بودیم، کنار یکدیگر قرار گرفتند و یک کل منسجم را به تصویر کشیدند. به نظر میرسد سریال از اینجا رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت و از این پس بینندگان برای هر قسمت جدید لحظهشماری خواهند کرد.
در مجموع ازازیل توانسته که به خوبی از کلیشههای ثابت این روزهای آثار نمایش خانگی فاصله بگیرد و با وجود برخی ضعفها همچنان اثری ارزشمند و قابل توجه باشد. علاقهمندان سینما و تلویزون ایران میتوانند این سریال را بدون نیاز به خرید اشتراک از روبیکا (کلیک کنید) تماشا کنند.