صبحانه با زرافه‌ها؛ برای چیز مسخره‌ای به نام زندگی و حتی مرگ

سروش صحت را با خلق آثاری مانند چارخونه، ساختمان پزشکان، پژمان و لیسانسه‌ها در تلویزیون می‌شناسیم. او در سال ۱۳۹۷ «جهان با من برقص» را ساخت و این گام اول او برای ورود به عرصه سینما بود، گامی که با موفقیت نسبی همراه بود و زمینه‌ساز ساخت «صبحانه با زرافه‌ها» شد.

اگر به سیر آثار ساخته شده توسط صحت نگاهی بیاندازیم، می‌توانیم مسیری که او از ساخت آثار طنز مرسوم تلویزیونی طی کرده است تا رسیدن به خلق آثاری با امضای خاص خودش، به وضوح ببینیم. در همین راستا «صبحانه با زرافه‌ها» را می‌توان سروش صحتی‌ترین اثر این کارگردان نامید. فیلمی که تمامی المان‌های مورد علاقه و خاص صحت را دارد و چیزی را ارائه می‌کند که هم کمدی دارد، هم فلسفه و در عین فانتزی بودن، رئال است. 

عروسی، رفاقت، مواد و چیزهای دیگر

داستان از عروسی رضا (پژمان جمشیدی) آغاز می‌شود. پویا (هوتن شکیبا)، شاهین (بیژن بنفشه‌خواه) و مجتبی (بهرام رادان) دوستان رضا هستند که وارد جشن عروسی می‌شوند و این مراسم اصلا باب میل آن‌ها پیش نمی‌رود. این سه نفر برای فرار از ملال این جشن به مواد مخدر روی می‌آورند و رضا هم به جمع آن‌ها می‌پیوندد. زیاده‌روی رضا در مصرف مواد باعث می‌شود او از حال برود و... .

سه پرده در سه سبک

«صبحانه با زرافه‌ها» در تک تک لحظات فیلم در مسیر تفکر غایی کارگردان در حال حرکت است، با این حال سه پرده متفاوت از لحاظ ژانر و سبک دارد. این نکته یکی از جذابیت‌های فیلم است، اما در لحظاتی هم انسجام اثر را از بین می‌برد و بیننده را سردرگم می‌کند.

پرده اول: در یک سوم ابتدایی فیلم، مخاطب شاهد طنز رایج این روزهای سینمای ایران است؛ چند دوست که با یکدیگر به عروسی دعوت شده‌اند، مدام با یکدیگر شوخی‌های جنسی انجام می‌دهند، در عروسی با یکدیگر می‌رقصند، در کنار هم مواد مخدر مصرف می‌کنند و... . تمام نکاتی که برای وایرال شدن ویدیوهای یک فیلم برای تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی لازم است، در این پرده وجود دارد. 

پرده دوم: از زمانی که رضا اوردوز می‌کند و از حال می‌رود، فیلم وارد فاز جدیدی می‌شود. فیلم از طنز عامه‌پسند سینمای ایران فاصله می‌گیرد و سمت کمدی آثار صحت گام برمی‌دارد. با ورود دکتر (هادی حجازی‌فر) و اتفاقاتی که با حضور رقم می‌خورد، امضای سروش صحت پای «صبحانه با زرافه‌ها» پررنگ‌تر می‌شود. اوج این طنز را می‌توان در صحنه ورود دکتر به فیلم و جا گذاشتن رضا در جاده تماشا کرد.

در سوی دیگر با ورود شخصیت دکتر، نقش فلسلفه و تفکر فلسفی نیز در فیلم بیشتر و مهم‌تر می‌شود و «صبحانه با زروافه‌ها» در قامت یک کمدی فلسفی برای مخاطب به نمایش درمی‌آید. ارجاعات دکتر به متن «دائو د جینگ» و اظهار نظرهای خردمندانه او در موقعیت‌های مختلف، نشان از تلاش صحت برای رسیدن به چنین چیزی است.

پرده سوم: با به هوش آمدن رضا، فاز پایانی فیلم آغاز می‌شود. آن بی‌خیالی جمعی دوستان رضا هنگامی که زندگی و آینده او کاملا نامشخص است، برای مخاطب کمی اعصاب‌خردکن است، اما قصه در همین‌جا به پایان نمی‌رسد. مرگ مجتبی نقطه‌ای است که صحت در تمام طول فیلم تلاش کرده تا به آن برسد؛ نشان دادن بی‌اهمیتی زندگی و حتی مرگ. مجتبی می‌میرد و در سکانس بعدی مخاطب دوستانش را می‌بیند که در حال دعوا بر سر غذا هستند. چیزی که در «جهان با من برقص» نیز محور اصلی فیلم بود.

در پایان فیلم نیز صحت حال و هوایی عرفانی خلق می‌کند که مخاطب را یاد «هامون» می‌اندازد و احتمالا کارگردان خواسته با خلق این سکانس، ارادت خود را به داریوش مهرجویی نشان دهد.

با همه بدی‌هایش خوب است!

«صبحانه با زرافه‌ها» بخش زیادی از کمدی خود مدیون بازی خوب بازیگرانش است که در صدر آن‌ها می‌توان به هادی حجازی‌فر در نقش دکتر اشاره کرد. بازیگری که اولین همکاری خود با سروش صحت را تجربه کرده است، اما توانسته با فضای فیلم و جزئیات نقشش به خوبی ارتباط برقرار کند، تا حدی که می‌توان او را بهترین بازیگر فیلم پرستاره سروش صحت دانست.

بهرام رادان نیز پس از مدت‌ها نقش‌آفرینی مناسب و به اندازه‌ای داشته است. بازی او در نقش مجتبی، شباهت‌هایی به ایرج «بی‌پولی» دارد، اما کاملا در شخصیتش می‌نشیند و مخاطب را جذب می‌کند. هوتن شکیبا و بیژن بنفشه‌خواه نیز به واسطه همکاری‌های قبلی که با صحت داشته‌اند، در همان استاندارد همیشگی خود ظاهر می‌شوند. بزرگترین ضعف بازی‌ها در فیلم نیز مربوط به پژمان جمشیدی است که علی‌رغم تلاشش نتوانسته از تیپ همیشگی‌اش فاصله بگیرد و آن طور که باید در نقش جا نمی‌گیرد.

فیلمنامه اثر قصه خاصی را دنبال نمی‌کند و البته به‌نظر می‌رسد که سروش صحت و ایمان صفایی به عمد چنین مسیری را برای پیش‌برد قصه‌شان به کار گرفته‌اند. اما انتخاب این مسیر یک ضعف بزرگ برای فیلم ایجاد می‌کند و آن این است که لحظاتی که کمدی فیلم فروکش می‌کند، حوصله مخاطب سر می‌رود و او دیگر چیزی برای دنبال کردن ندارد. کما این که تم فلسفی فیلم نیز می‌تواند برای مخاطب عامه خسته‌کنده و غیرجذاب باشد.

با این وجود می‌توان گفت «صبحانه با زرافه‌ها» علی‌رغم ضعف‌هایی که ذکر شد، یک سر و گردن از تمامی کمدی‌های این روزهای سینما ایران بالاتر است. فیلمی که هم حرفی برای گفتن دارد و هم با طنزش می‌تواند مخاطب را سرگرم کند بی آن که بیش از حد سخیف و مبتذل باشد.

اگر تا کنون «صبحانه بازرافه‌ها» را تماشا نکرده‌اید، می‌توان با سرویس تهیه بلیت سینما روبیکا (کلیک کنید)، بلیت تهیه کنید و از تماشای آخرین ساخته سروش صحت لذت برید.


داریوش؛ در ستایش ترسیدن
«داریوش» جدیدترین محصول شبکه نمایش خانگی است که تا کنون چهار قسمت آن از پلتفرم‌های روبیکا و فیلم‌نت پخش شده است. این اثر دومین تجربه کارگردانی هادی حجازی‌فر پس از فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» است که تهیه‌کنندگی آن را نوید محمودی بر عهده دارد. علاوه‌بر هادی حجازی‌فر که فیلمنامه را نیز نوشته است، بازیگرانی چون مهرداد صدیقیان، عباس جمشیدی‌فر، ژیلا شاهی و سحر دولتشاهی در «داریوش» حضور دارند.
فیلم در سینما یا خانه؟ به شما بستگی دارد!
در سال‌های نه چندان دور، فاصله اکران فیلم‌ها در سینما تا پخش آن‌ها در شبکه خانگی به‌صورت ویدئو و سی‌دی، بیش از آن بود که مخاطبان سینما به تماشای فیلم‌ها در خانه حتی فکر کنند. در دهه نود به توجه به میل سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان به کسب سود بیشتر، رفته رفته این فاصله کمتر شد و به سه ماه رسید. در چنین شرایطی ترجیح خانواده‌ها تماشای فیلم‌ها در کنار یکدیگر و با هزینه کمتری بود، اما همچنان به سینما رفتن یکی از تفریحات محبوب جوانان به حساب می‌آمد و این سالن‌های تاریک رونق اندکی داشتند.
بهترین‌های سینما ایران در بهار و تابستان ۱۴۰۳
روز سینما بهانه‌ای است برای نگاهی به سینمای ایران در سالی که تا اینجا چندان موفق نبوده و با اقبال تماشاگران روبرو نشده است. تا شهریورماه بیش از ۲۰ عنوان فیلم سینمایی در سینماها اکران شده است که ژانرهایی از جمله طنز، اجتماعی، جنایی، جنگ، عاشقانه، و زندگینامه را در برمی‌گیرد. همان‌طور که انتظار می‌رفت بیشتر فیلم‌های اکران شده در ژانر طنز هستند و گیشه را نیز با قدرت در اختیار گرفته‌اند.