پدرام پورامیری، کارگردانی که پیشتر در فضای ملتهب درامهای اجتماعی مانند جاندار یا روایتهای اقلیمیتر چون یادگار جنوب شناخته شده بود، در «صددام» مسیر تازهای را تجربه میکند. این بار او سراغ ژانری رفته که کمتر در سینمای ایران با جدیت و جسارت به آن پرداخته شده؛ کمدی سیاسی. ترکیب فضای واقعگرایانهی دهه شصت با موقعیتی ابزورد و شخصیتهایی در لبهی کاریکاتور، نشان میدهد که پورامیری از فضای آشنای درام فاصله گرفته تا در یک میدان لغزنده و ناآزموده، دست به تجربه بزند. نتیجه، فیلمی است که هم ریسک کرده و هم در برخی لحظات، بهوضوح از کنترل کارگردان خارج شده است.
صدام در تهران!
«صلاح شریف» (رضا عطاران)، به دلیل شباهتش به صدام حسین در گروه بدلهای این دیکتاتور قرار گرفته و حالا با حمله عراق به ایران وضعیت عجیب و خطرناکی در انتظار او است...
چه خوب که عطاران هست!
حضور رضا عطاران در «صددام» نه فقط بهعنوان بازیگر، بلکه بهعنوان مشاور کارگردان، وزن خاصی به پروژه داده است. عطاران در این فیلم بار دیگر ثابت میکند که بیش از آنکه صرفاً بازیگر باشد، یک شمایل است؛ شمایلی که قادر است مخاطب را پای پرده نگه دارد، حتی وقتی داستان از ریتم میافتد یا شوخیها کهنه میشوند. بازی او در نقش «صلاح شریف» بدل صدام، ترکیبیست از طنز موقعیت، بداههپردازی رفتاری و آن نگاههای هوشمندانهای که در سکوت، معنای بیشتری منتقل میکنند.
عطاران موفق میشود یک شخصیت بالقوه کلیشهای را، به کاراکتری با هویت خاص تبدیل کند. او به خوبی مرز میان ترس و خنده را درک کرده و لحظههایی در فیلم خلق میکند که مخاطب دقیقاً نمیداند باید بخندد، یا نگران باشد. این همان لحنی است که بسیاری از کمدیهای سیاسی بزرگ جهان در آن قدم برداشتهاند. «صلاح شریف» در دستان بازیگر دیگری ممکن بود صرفاً یک شوخی تصویری باشد؛ اما با بازی عطاران، تبدیل به موجودی آشنا، قابل لمس و همزمان نگرانکننده میشود. او همدلی برمیانگیزد، بیآنکه کاملاً قربانی باشد.
طنز سیاسی؛ چیزی که کمتر دیدهایم
در سالهایی که تکرار، امنترین تصمیم ممکن برای سینمای ایران شده، «صددام» تلاشی برای خروج از این حلقه بسته است. ایدهی فیلم جسورانه و کمسابقه است؛ روایت یک بدل، در متن یک عملیات رسانهای بزرگ، آن هم در میانه دهه شصت ایران. این ایده، بهتنهایی، میتواند موتور یک فیلم سرگرمکننده و همزمان آزاردهنده باشد. تماشای مردی که به خاطر شباهت تصادفیاش به دیکتاتوری منفور، درگیر بازیهایی میشود که بیرون از کنترل او است، در ذات خود هم تمسخر قدرت است، هم نقد ساختارهای رسانهای، و هم ترسیم سرنوشت کسانی که توسط تاریخ بلعیده میشوند، بیآنکه نقشی در آن ایفا کرده باشند.
در بسیاری از کمدیهای سیاسی موفق (از The Great Dictator چاپلین گرفته تا Jojo Rabbit تایکا وایتیتی)، چهرهی دیکتاتور نهفقط با تمسخر، بلکه با ترس آمیخته است. «صددام» سعی میکند این فضا را در قالب بومی بازآفرینی کند، اما گاهی درگیر کلیشهسازیهای مرسوم و شوخیهایی میشود که نه به معنای اثر کمک میکنند، نه به پیشبرد روایت. آنجا که فیلم میخواهد به لحنی جدیتر متمایل شود، یا در طراحی موقعیتهایی ظریفتر پیش برود، گرفتار رفتارهای اغراقآمیز و لحن تخت دیالوگها میشود. بهویژه در نیمه دوم، ایده مرکزی که در ابتدا جذاب بوده، به تکرار میافتد و از شدت اثرگذاریاش کاسته میشود.
با این حال، باید اذعان کرد که در اتمسفری که فیلمهای طنز عمدتاً به تکرار شوخیهای جنسی یا تیپسازیهای مصرفی میپردازند، «صددام» تلاش میکند لحنی دیگر را تجربه کند.
آن طور که باید نشد!
درخشش رضا عطاران در مقام بدل صدام، وزنهی اصلی فیلم است. همان طور که پیشتر گفته شد او بهتنهایی بارِ کمدی و بخشی از درام را بر دوش میکشد. در مقابل، پریناز ایزدیار در نخستین تجربهاش در کمدی، چندان موفق ظاهر نمیشود. بازی او بیشتر به بازنمایی تیپهای زن مرسوم در کمدیهای مردمحور شباهت دارد؛ کمی عصبی، کمی مظلوم، و اساساً فاقد کنش. بازی او نه تنها به شخصیت عمق نمیبخشد، بلکه در لحظاتی ریتم فیلم را کند میکند.
آزاده صمدی نیز نقشی کلیشهای از «زن مأمور» را تکرار میکند؛ نقشی که نه طنز لازم را دارد، نه جذابیت روایی. برخلاف حضورهای قبلیاش که گاهی توانسته بود شوخطبعی درونیاش را به نقش تزریق کند، اینبار بازیاش در سطح باقی میماند و ابزاری میشود برای پیشبرد روایت، بیآنکه نکته خاصی داشته باشد.
اگرچه «صددام» فیلمی بینقص نیست و شوخیهایش گاهی از نفس میافتند، اما جسارت فیلمساز در انتخاب سوژه، بازی دقیق رضا عطاران، و تلاش برای بازتعریف طنز سیاسی در سینمای ایران، آن را به اثری قابل احترام تبدیل میکند. برای تماشاگرانی که به دنبال کمدیهای معناگراتر و کمتر مصرفی هستند، «صددام» میتواند تجربهای متفاوت و ارزشمند باشد. اگر تا کنون کمدی «صددام» را تماشا نکردهاید، میتوان از سرویس تهیه بلیت سینما روبیکا (کلیک کنید)، با کیف پول روبیکای خود، بلیت تهیه کنید و از یک کمدی خلاق لذت برید.