«هر کسی قهرمان خودش را دارد... و هر کسی هیولایی درون خودش.» این جمله را لوکی در لحظهای از سریال میگوید؛ جملهای که شاید خلاصهای از تمام آن چیزی باشد که این شخصیت پیچیده را در اسطورهها، کمیکها و دنیای سینمایی مارول بازنمایی میکند. لوکی نه تنها یکی از دشمنان اصلی تور، بلکه یکی از محبوبترین چهرههای خاکستری در تمام دنیای مارول است؛ شخصیتی که میان خیر و شر، هویت و بیهویتی، خانواده و طردشدگی معلق مانده است.
تولد در افسانه؛ خدای فریب از دل یخ و آتش
لوکی یکی از پیچیدهترین چهرهها در اساطیر نورس است. او نه یک ایزد کلاسیک است، نه یک دشمن صرف؛ فرزند یک غول یخی (یوتون) به نام لافی است که توسط اودین، پادشاه ایزدان، به فرزندی پذیرفته میشود. همین موقعیت خاص؛ هم از جنس دشمن و هم پذیرفتهشده در حلقه قدرت، از ابتدا او را به موجودی مرزستیز، بیقرار و در عین حال اثرگذار تبدیل میکند.
در داستانهای مختلف، او هم ناجی است، هم خائن. از ساخت چکش تور و موهای جادویی سیف گرفته، تا دخالت در مرگ بالدر (نماد پاکی و نور) و آغاز راگناروک (آخرالزمان اساطیر اسکاندیناوی)، لوکی همواره منشأ دگرگونی بوده است.
اما چیزی که لوکی را از دیگر شخصیتهای اسطورهای متمایز میکند، قدرت جادوییاش نیست، بلکه بیثباتی هویتی و انعطاف مطلقش است. او جنسیت خود را تغییر میدهد، مادر میشود، به حیوان بدل میگردد و از نقشهای تثبیتشده سر باز میزند. او نماد کسی است که از درون ساختار به آن ضربه میزند.
در ادبیات اسطورهای، لوکی با عنوان تریکستر (Trickster) شناخته میشود؛ شخصیتی که نظم را بر هم میزند، اما گاهی همین آشوب، باعث زایش نظم جدید میشود.
ورود به کمیک؛ دشمن خونی یا همخون دشمن؟
لوکی نخستین بار در دنیای کمیکهای مارول در شماره ۸۵ از Journey into Mystery (سال ۱۹۶۲) و به قلم استن لی، لری لیبر و جک کربی خلق شد. در این نسخه، او برادر ناتنی تور و فرزندخوانده اودین است؛ شخصیتی که از کودکی در سایه تور زندگی کرده و همین حسادت، طردشدگی و عقدهی مقایسه، او را به سوی نفرت سوق میدهد.
لوکی در کمیکها معمولاً ترکیبی از جادوگر، فریبکار و سیاستمدار است. در طرحهای پیچیدهاش، دشمنان قدرتمند را فریب میدهد، جنگهایی به راه میاندازد و گاه حتی دنیا را بازنویسی میکند. با این حال، او همواره شخصیتی دوگانه باقی میماند؛ نه کاملاً شرور، نه قهرمان.
محبوبترین ضدقهرمان مارول؛ لوکی در MCU
بازی تام هیدلستون در نقش لوکی، نقطه عطفی برای محبوبیت این شخصیت بود. از نخستین حضورش در Thor (۲۰۱۱) تا درخشش در The Avengers (۲۰۱۲)، لوکی خیلی زود از یک ویلن صرف به یکی از پرطرفدارترین کاراکترهای دنیای سینمایی مارول بدل شد.
در فیلمهای بعدی مانند Thor: The Dark World و Ragnarok، پیچیدگی شخصیتیاش بیشتر شد. او در Infinity War مرگی قهرمانانه دارد، اما بازگشتش در سریال «Loki» (۲۰۲۱) همهچیز را تغییر میدهد.
سریال «Loki» یکی از موفقترین تولیدات فاز چهارم مارول است. در این سریال، لوکی با سازمان «TVA» و مفهوم خط زمان آشنا میشود. او از یک شرور فراری، به نگهبان چندجهانی بدل میشود. داستان، او را از یک ضدقهرمان به شخصیتی فلسفی، خسته، اما بیدار تبدیل میکند؛ کسی که سرانجام مسئولیت خود را در برابر کیهان میپذیرد. علاقهمندان کمیک و اساطیر میتوانند این آثار را در سرویس فیلم و سریال روبیکا (کلیک کنید) تماشا کنند.
لوکی؛ صدای کسی که دیده نشد
لوکی، در نهایت، بیش از آنکه یک فریبکار باشد، صدای کسانی است که دیده نمیشوند. کسانی که در سایهها بزرگ میشوند، از مرکز قدرت رانده میشوند، اما هرگز از روایتها حذف نمیشوند. او به ما یادآوری میکند که گاهی مهمترین شخصیتها، آنهایی نیستند که فریاد میزنند؛ بلکه آنهایی هستند که روایت را تغییر میدهند. او فقط دشمن تور نیست؛ او آینهای برای خودِ تور است؛ همزادش، سایهاش، و چیزی که اگر دیده نشود، بالاخره برمیخیزد.