در انتهای شب؛ همه چیزهایی که نشد!

«در انتهای شب» اولین تلاش آیدا پناهنده در حوزه سریال‌سازی است. او پیش از این کارگردانی فیلم‌های ناهید، اسرافیل و تی تی را بر عهده داشته و سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را نیز برای فیلم زاوالا نیز کسب کرده است. در این اثر پارسا پیروزفر و هدی زین‌العابدین به ایفای نقش پرداخته‌اند.

زندگی در حاشیه

بهنام (پارسا پیروزفر) و ماهی (هدی زین‌العابدین) زوجی هستند که حدود ۱۰ سال از ازدواجشان می‌گذرد و پنج ماهی می‌شود که به همراه فرزندشان از تهران به پردیس مهاجرت کرده‌اند تا بتوانند خانه‌ای از خودشان داشته باشند. مسائل اقتصادی و سختی‌های زندگی در حاشیه شهر، زندگی مشترک آن‌ها را به نقطه‌ای می‌رساند که برای فروپاشی فقط به یک جرقه نیاز دازند، جرقه‌ای که ...

از قلب طبقه متوسط

«در انتهای شب» راوی داستان آدم‌هایی است که در این چند سال اخیر در سینما و تلویزیون کمتر از آن‌ها شنیده‌ایم و دیده‌ایم؛ طبقه متوسط جامعه. چند سالی است که داستان اکثر فیلم‌ها و سریال‌های در ایران یا از طبقه متمول و داستان‌های مافیایی قدرت گرفتنشان روایت می‌کنند یا از رنج و سختی بسیار زندگی در فقر مطلق طبقه‌های پاین جامعه می‌گوید، انگار که سینما و تلویزیون نیز مانند اقتصاد در حال ناپدید کردن این طبقه از جامعه است. طبقه‌ای که به عقیده نظریه‌پردازانی چون «پیر بوردیو» و «آنتونیو گرامشی» تعیین‌کننده سبک زندگی، فرهنگ و سیاست جامعه هستند و پیشرفت جامعه در گرو پیشرفت آن‌هاست.

آیدا پناهنده در اولین تجربه سریال ساختنش، بر خلاف فیلم‌هایش که در شهرستان‌ها بود، به تهران آمده و سراغ آدم‌های معمولی شهرنشین رفته است. آدم‌هایی که نه داعیه قدرت و ثروت دارند و نه در سیاه‌چاله اعتیاد و بزهکاری فرو رفته‌اند. زوج کارمندی که هر روز صبح سرکار می‌روند و به کار تکراری‌شان مشغول اند، برای قسط وام‌هایشان دائم باید صرفه‌جویی کنند، برای زندگی در تهران وقت کم می‌آورند و مشکلات اقتصادی آن‌ها را به فروپاشی نزدیک می‌کند.

بهنام (پارسا پیروزفر) و ماهی (هدی زین‌العابدین) هر دو در دانشگاه نقاشی خوانده‌اند و این رشته را با رویای آرتیست شدن انتخاب کردند. اما زندگی، ازدواج و تشکیل خانواده آن‌ها را به مسیری هل داد که برایش آماده نبودند. البته تشکیل خانوده نیز برای این دو نفر، آن طور که گمان می‌کردند پیش نرفته، عشق داغی که داشتند زیر ابر سنگین نقش پدر و مادری گم شده و فشار و سختی زندگی در تهران، بهنام و ماهی را هر روز از هم دورتر کرده است. در انتهای شب داستان همه چیزهایی است که قرار بود بشود، اما نشد!

خوب، بد، حیف!

خوب: بازی درخشان پارسا پیروزفر با همراهی هدی زین‌العابدین، درخشان‌ترین نقطه سریال است. پارسا پیروزفر در نقشی حاضر شده است که کمتر او را در این شرایط دیده‌ایم. اینجا خبری از یک مرد خوش‌چهره موفق همه‌چیزتمام نیست. او فقط یک مرد خوش‌چهره است که در دیگر جبهه‌های زندگی‌اش شکست خورده، اما نمی‌خواهد این شکست را بپذیرد. آن شخصیت همه‌چیزتمامی که به آن عادت داشتیم در ذهن بهنام(پارسا پیروزفر) وجود دارد، اما در زندگی‌اش خبری از آن نیست. به تصویر کشیدن این پارادوکس، کار بسیار دشواری است که پیروزفر بهتر از آن چه فکر کنید، از پس آن برآمده است.

بدون شک بهترین سکانس‌های سریال را باید در دوئت‌های بهنام و ماهی جستجو کرد. جایی که حضور هدی زین‌العابدین در برابر پارسا پیروزفر، از بهترین تقابل‌های زناشویی تلویزیون و سینمای ایران را خلق کرده است. دیالوگ‌هایی که در این دونفره‌ها رد و بدل می‌شوند؛ بسیار واقعی و باورپذیرند. پناهنده به دور از هر گونه کلیشه و حرف‌های بزرگ و عجیب، صحنه‌هایی واقعی از یک ازدواج را ترسیم کرده است. او همچنین نهایت هنرش را برای کارگردانی این سکانس‌ها نیز به کار گرفته و تنظیم نور، صدا و صحنه نیز در بهترین حالت خودش قرار دارد.

بد: فیلمنامه جدا از ایده خوبش، باگ‌های اساسی دارد که باعث می‌شود تا با یک مجموعه منسجم مواجه نباشیم. برای مثال کاراکتر پدر ماهی (علیرضا داوونژاد) باورپذیر نیست و بی‌اندازه پیازداغ داستان را اضافه می‌کند. شخصیتی که او در روزهای عادی نشان می‌دهد، شبیه کسی که به خاطر طلاق دخترش را می‌زند نیست. یا قسمت دوم سریال هیچ چیزی به داستان سریال اضافه نمی‌کند و صرفا بامزه است. بامزه بودن برای یک قسمت کامل در سریالی درام، کافی نیست.

حیف: سریال داستان خوبی داشت که در مسیر نو و جدیدی در حال قدم برداشتن بود، اما در پایان قسمت سوم رخ دادن یک حادثه جنایی و معمایی، ما را به یاد بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های دیگر این روزها انداخت. امیدوارم که این اتفاق خط اصلی ادامه سریال نشود و چیزی بیش از یک حاشیه جذاب نباشد.

تا کنون سه قسمت از سریال «در انتهای شب» منتشر شده است که علاقه‌مندان فیلم و سریال می‌توانند این سریال را در سوپراپلیکیشن روبیکا، بدون خرید حق اشتراک، تماشا کنند.

روبیکا
سریال هفت؛ داستان رفاقت و انتقام
«هفت»، سریال جدید کیارش اسدی‌زاده است که به تازگی به شبکه نمایش خانگی آمده و در پلتفرم روبیکا پخش می‌شود. کیارش اسدی‌زاده پیش از این تجربه کارگردانی سریال «کرگدن» را داشته و اخیرا نیز کمدی «دفتر یادداشت» را ساخته است.
شوگون؛ ماجراجویی، تاریخ و جنگ
سریال «شوگون» (Shogun) به تازگی از شبکه Hulu و FX پخش شده است و روایتگر داستان «ویلیام آدامز»، دریانورد انگلیسی است که در سال ۱۶۰۰ پا به ژاپن گذاشت.
افعی تهران؛ مصائب آقای کارگردان
سامان مقدم پنج سال پس از ساخت کمدی پرطرفدار «دیوار به دیوار»، به تازگی با درامی متفاوت که پیمان معادی فیلمنامه‌اش را نوشته به شبکه خانگی آمده است. پیمان معادی در ابتدا قصد داشت که خودش افعی تهران را بسازد، اما مشغله‌های بسیارش باعث شد تا ساخت فیلمنامه‌اش را به سامان مقدم بسپارد.